عمده ی رزمنده گان تهرانی، «حاج داوود کریمی» را با عنوان «فرمانده ی سپاه منطقه 10- تهران» می شناسند و هنوز هم عده ای، فرماندهی او را بر «سپاه منطقه ی 7- کردستان» به خاطر می آورند. اما مسئولیت های ایشان در سال های دفاع مقدس، به همین دو فقره خلاصه نمی شود؛ فرماندهی «قرارگاه جبهه ی جنوب» و فرماندهی طرح «والعادیات» و...
«حاج داوود کریمی» در سال 1372، به همت گروهی کج فهم و معوج سلیقه، مدت 100 روز در بازداشت به سر برد و همین باعث شد که گروهی گمان کنند که او از انقلاب و نظام اسلامی بریده است اما چنین نشد. آن جوانمرد آزاده، پس از آن واقعه ی تلخ، همچنان بر سر پیمان خود با نظام و انقلاب ایستاد. درج این نکته ضروری بود برای دفعِ حشراتی که تنها در پی فضولات و عفونات هستند و از تمامی حیات آن جوانمردِ آزاده، تنها به آن صد روز نظر دارند، تا روسیاهی های خود را در پس آن پنهان کنند. ایامی که گرچه بر ایشان و خانواده شریفش، بسیار گران آمد و سخت گذشت اما وی هیچ گاه تا پایان حیاتش، از آن چماقی برای کوبیدن بر سر آزاردهنده گانش نساخت. آنان که امروز در تلاشند تا «حاج داوود کریمی» را، به واسطه ی آن بی درایتی، بریده از نظام و انقلاب جا بزنند، عامدانه و مغرضانه، به دیدارِ ایشان با «مقام معظم رهبری»، بعد از رهایی از بند و تلاش او برای بازگشت به سپاه(که با کم لطفی برخی، ناکام ماند)، هیچ اشاره ای نمی کنند.
آن مجاهدِ زجرکشیده، با گروهی از هم ردیفان و هم سنگران خود اختلاف سلیقه و مرام داشت اما بر سر میراثِ حضرت روح الله، با هیچ کس، حتی رفقا و هم قطاران قدیمی اش معامله نکرد و به پای آن ایستاد؛ افتخار و توفیقی که نصیب جمعی از مدعیانِ هم سفره گی با او، نشد. بی شک کسانی که در طول حیات «آن مرد با ایمان و ایثارگر» به او جفا کردند (و لابد اعتقاد و پایمردی خود را بر آرمان های انقلاب، بیشتر از او می دانستند)، امروز باید شرمنده ی عذر و تقصیرهای خود باشند و سر به زیر اندازند اما هیچ کدام از چپ کرده ها و بریده های جریانات سیاسی رنگ و وارنگ، حق ندارند، آن مجاهدِ «صدیق و با صفا» را، به خود منتسب کنند. مردی که وقتی مسئولیت فرماندهی اش از وی گرفته شد، بر خلاف مدعیانِ دیگر، به جای قهر و دهان کجی، لباس بسیجی پوشید و به عنوان تک تیرانداز در عملیات حاضر شد. مردی که وقتی دربِ محل کارش را جوش دادند تا جلوی ورودش به جایگاهش را بگیرند، نه شورش کرد، نه به اپوزوسیون پیوست و نه جبهه های جنگ را رها کرد. صبورانه به جهاد و مبارزه ادامه داد و آلوده به غیبت دشمنانش نشد. با هیچ کس بنای رقابت نداشت، هر چند که گروهی او را رقیب پنداشتند ودر حقش نارفیقی کردند.
و ختم کلام این که امروز بسیاری بر آنند که «حاج داوود کریمی» را شهیدی از جبهه ی خود معرفی کنند اما آن عزیز، با سابقه ی بیست سال مبارزه در مکتبِ «امام خمینی»، که ده سال از آن در لباسِ خاک آلودِ جنگ گذشت و با نانِ درآمده از دست های پینه بسته ی کارگری در کارگاه «قالب سازی» و سکوت و خانه نشینی بزرگ منشانه اش، با هیچ چسب و سریشی، به جریان های سیاسی آلوده و فعالانِ دین به دنیا فروخته ی آنان نمی چسبد.
در نهمین سالگرد شهادت «حاج داوود کریمی»، تصاویری از آن شهید را تقدیم کاربران عزیز کرده و درودِ خالصانه خود را نثار روح آن آزاد مردِ میادین جهاد اصغر و اکبر می کنیم.
روحمان با یادش شاد